
1زولتان كوداي:
در بينابين سالهاي كه دالكروز و اف متُدهاي خود را به جهان ارائه ميكردند.
زولتان كوداي، اهل مجارستان به خاطر ضعف آموزش موسيقي در كشورش، به تدوين روشي براي بالا بردن سطح آموزش موسيقي دست زد.
و در سال 1906 دست به كار تحقيق و انتشار آوازهاي مجاري شده و معتقد بود براي اينكه بخواهيم يك موسيقيدان را تربيت كنيم بهترين راه انتقال ميراث موسيقيايي هر كشور به كودكانش خواهد بود.
در روش كوداي نيز خواندن به عنوان بهترين بيان طبيعي موسيقي اهميت فراوان دارد.
و از آنجا كه آوازها و ترانههاي محلي را وسيله مطلوبي براي خلاقيت و ارتباط موسيقي و زبان مردم ميدانست، در متد خود از ترانههاي محلي استفاده ميكرد.
كوداي سواد موسيقي را در سه جنبه ی خواندن، نوشتن و تفكّر موسيقي رشد ميداد.
و به همين دليل سنين سه تا پنج سالگي را از لحاظ تربيت موسيقي نسبت به سنين ديگر ترجيح ميداد.
او اعتقاد داشت تمرين جدي و شركت در كار گروهي و اجراي موسيقي، سطح دانش كودك را در بقيه عرصهها بالا ميبرد.
به همين علت، نه تنها فرهنگ پايه ريزي ميشود، بلكه بر تواناييهاي جسمي و ذهني كودك به سازندهترين و مفيدترين شكل اهميت داده ميشود.
شي ني چي سوزوكي:
او ويولونيست، معلم، و فيلسوف انسان دوست ژاپني است.
او فعاليتهاي بسيار چشمگير و موفقيت آميزي در زمينه ی آموزش موسيقي به كودكان داشته است.
او در سال (1921) ژاپن را ترك كرد و به نقاط گوناگون دنيا سفر كرد.
او بالاخره تصميم گرفت در آلمان بماند و به تحصيلات موسيقي ادامه دهد.
به همين منظور، ابتدا از انجمنهاي گوناگون موسيقي در «برلين» ديدار كرد.
تا استادي براي خود برگزيند. سوزوكي در چهارچوب آموزشهاي «كلينگر» جنبههاي تكنيكي نواختن ويولون و بيان هنري موسيقي را آموخت و سالها بعد، به دليل بيماري سخت مادرش دوباره به ژاپن برگشت.
او در دانشگاههاي «توكيو» و جاهاي ديگر به تدريس ويولون پرداخت.
در اين زمان بود كه به تعليم و تربيت كودكان خردسال علاقه مند شد.
روش او براساس اين اعتقاد بود كه توانايي موسيقيايي، استعدادي ذاتي نيست.
بلكه قابليتي است كه ميتوان آن را پرورش داد. او آموزش موسيقي را همانند آموختن زبان مادري ميدانست.
و معتقد بود كودكان در اثر شنيدن مكرر لغات گوناگون به وسيله مادران «اَدا» ميشود.
سوزوكي به آموزش ذهني اعتقادي نداشت و آموزش شفاهي را مؤثر ميدانست.
يكي از ويژگيهاي روش «سوزوكي»، آغاز زود هنگام آموزش است.
سوزوكي پيشنهاد كرد كه آموزش رسمي اغلب از سه يا چهار سالگي صورت پذيرد.
و معتقد بود سالهاي اوليه عمر در رشد و تكامل فرايندهاي ذهني و هماهنگي عضلاني كودكان خردسال بسيار مهم است.
ديگر ويژگي روش «سوزوكي»، نقش والدين در آموزش كودكان است.
والدين در اين روش، مؤثرترين نقش را به عنوان مربي ايفا ميكنند.
در حقيقت آموزش را متكي به سه محور (معلم، كودك و والدين) ميداند.
در روش او نيازي نيست که اولا اولیا حتماً موسيقيدان باشند، بلكه به آنها قدم به قدم آموزش داده مي شود،
تا به كودك در منزل كمك كنند.
جنبة ديگر روش «سوزوكي»، به تأخير انداختن نت خواني و آشنايي با شكلهاي اصلي موسيقي است.
و تا زماني كه مهارتهاي شنيداري و تكنيك سازي كودكان كاملاً تثبيت نشده باشد، اين عمل به تأخير ميافتد.
بدين ترتيب روش «سوزوكي» ميتواند يكي از بهترين روشهاي آموزش موسيقي به كودكان باشد. شيوه اي كه تا حدودي به آموزش موسيقي سنتي در ايران شبيه است.