
اسم این چندخط را، به تقلید از سریال «بادبانهای برافراشته» میگذارم «دیوارهای برافراشته»
گمانم همهی شما دیدهاید و میدانید قصهی سریال، درگیری مردم و دزدان دریایی است و البته موضوع ربط این و آن، برای ما روشن نیست!
باری، رفته بودم پشت بام خانه که از هوای بهاری شهر، بیشتر برخوردار شوم. پیشتر، هروقت به مراسم هواخوری رفته بودم، از روی دیشهای برافراشتهی قابل مشاهده بر بامها میشد
مسیر قبلهی نیاز مردم و کیفیت احوالشان را تخمین زد… اینبار ولی درباب این احوالات متوجه چیزی شدم که برایم جالبتر بود،
تقریبا 70 درصد همسایههای دور و نزدیک، ارتفاع دیوار پشت بامشان را اقلا یک متر و نیمی بالا بردهاند!
چرایش را نمیدانم، ولی یکی از این دو سه تا حدس را میشود زد که زدم،
مردم به خلوت بیشتری نیاز دارند و میخواهند ارتباط کمتری با هم داشتهباشند.
یا، مردم احساس امنیتشان نسبت به هم، کمتر شده.
یا، مردم فکر میکنند، باید مالشان را محکم نگه دارند و همسایه را دزد نپندارند!
یک حدس دورتر هم، از لابلای خاطرات قدیم به ذهنم رسید که،
جلوی دزدها را اگر نشود در کوچه خیابان و بانک و بیتالمال گرفت، بر پشت بام که میشود نیممتری دیوارها را استوار کرد و مال و احوال را، از شر تجسسهای دزدانه و گزارشهای ابلهانه و خیانتهای خیرخواهانه و قدرتنماییهای عاجزانه، محفوظ داشت.
موضوع بادبان های برافراشته هم حدودا همین بود. دزدهای دریایی، حالا بر زمین و در هوا سیر میکنند!