
رمان «محاکمه» یکی از سه رمان نویسندهی مشهور آلمانی فرانتس کافکا است.
که او آن را بین سالهای 1914 و 1915 نوشته است.
و در ایران جلال الدین اعلم آن را به فارسی برگردانده و نشر نیلوفر نیز آن را به چاپ رسانیده است.
این کتاب از مشهورترین آثار کافکاست و داستان مردی است که به دست حاکمی خارج از صحنه و غیرقابل دسترسی، به جرمی که هرگز ماهیتش نه برای خواننده و نه برای خودش مشخص نمیشود، دستگیر و مجازات میشود.
مانند سایر آثار کافکا، محاکمه هم کامل نشد، اگرچه فصلی دارد که در آن داستان به سرانجامی میرسد. پس از مرگ کافکا، دوست و فعال ادبی اش «ماکس برود » نوشتهها را برای چاپ آماده کرد.
رمان محاکمه که مشهورترین اثر کافکا به شمار میرود یک سال پس از مرگ او، سال 1925 میلادی اولین بار منتشر شد.
رمان محاکمه اولین بار در سال 1937 میلادی به انگلیسی برگردانده شد.
و در سال 1999 در لیست 100 رمان برتر قرن بیستم به انتخاب روزنامهی لوموند فرانسه قرار گرفت.
کافکا در نوشتن رمان محاکمه به شدت تحت تاثیر رمانهای «جنایت و مکافات» و «برادران کارامازوف» نوشتهی نویسندهی بزرگ قرن نوزدهم روسیه، فئودور داستایفسکی قرار داشت.
صبح روز تولد سی سالگی جوزف کا، صندوق دار بانک، به طور ناگهانی سر و کلهی دو مرد ناشناس از سازمانی ناشناس در آپارتمانش پیدا میشود.
دو مرد که هیچ توضیح خاصی نمیدهند تنها به او میگویند که بازداشت است و نمیتواند از آپارتمان خارج شود و دادرسی در جریان است.
آنها مطالبی نیز دربارهی لباسها و وسایلش به جوزف میگویند و از او میخواهند آنها را به انبار تحویل ندهد.
مدتی بعد جوزف برای دادرسی به آدرسی تحت عنوان دادگاه خوانده میشود که در واقع یک اتاق زیر شیروانی است،
جایی که انگار همه جوزف کا را میشناسند…
رمان محاکمه توجه منتقدان زیادی را به خود جلب کرده است.
در طول سالیانی که از انتشار این کتاب گذشته است نقدهای زیادی بر آن نوشته شده است و از دیدگاههای مختلفی بررسی شده است.
از دیدگاه سیاست و جامعه شناسی منتقدان این کتاب را انتقادی از بوروکراسی خودمختار و غیر انسانی دولتها و فقدان حقوق مدنی مناسب برای انسانها دانستهاند .
سیستمی که انسانها را در لابلای چرخ دنده های بیشمار قضایی خود گرفتار می کند.
همچنین گروهی از منتقدان معتقدند این رمان در انتقاد به تنشهای اجتماعی در امپراطوری اتریش- مجارستان پیش از جنگ جهانی اول نوشته شده است.
محاکمه از دیدگاه روانکاوی نیز بررسی شده است.
افرادی که از این نگاه رمان را تفسیر کردهاند معتقدند دادگاه در رمان کافکا نماد نوعی پیش آگاهی و روند درونی است که در هر انسانی اتفاق میافتد.
به گفتهی دوستان کافکا، آنها چندین بار دیدهاند که او موقع خواندن محاکمه با صدای بلند میخندد، به نظر میرسد با وجود این که درونمایهی محاکمه جدی و تلخ است رگههایی از طنز نیز در آن وجود دارد.
راینر استاخ، زندگینامه نویس کافکا نیز به این نکته اشاره کرده است: «محاکمه در کل ناخوشایند است، اما جزئیات طنز آمیزی در خود دارد.
محاکمهی کافکا سینماگران زیادی را نیز به خود جلب کرده است.
بر اساس این کتاب دو فیلم در تاریخ سینما ساخته شده است.
اولین بار «اورسن ولز»کارگردان و نویسنده آمریکایی در سال 1962 فیلمنامهای بر اساس این رمان نوشت و خودش نیز نقش «آلبرت هستلر»، وکیل مدافع را در آن بازی کرد. اورسون ولز این فیلم را بهترین فیلمی که ساخته نامیده است.
در سال 1993، در شبکه بی بی سی فیلم دیگری بر اساس محاکمه به همین نام ساخته شد.
این فیلم را «دیوید جونز» کارگردانی کرده و «هارولد پینتر» فیلمنامهی آن را نوشته است.